روز «پدر» مبارک
شاهرخ تویسرکانی
پدر سه حرف است امّا موسم آن با هر زبانی، درمانده میشویم. نه واژه ای درخور مییابیم و نه عبارت و بیان و تعریفی که گنجایش و ظرفیت این واژهی مقدّس را داشته باشد. وقتی که زبان قادر به معرفی این مادر مذکر نیست، چگونه میتوان او را در زمان محدود کرد، آن هم در یک روز، روز پدر!
این تقسیمات زبانی و زمانی، تنها زنگ موقت ساعتی است که ما را از خوابِ زمان و ناتوانی زبان بیدار میکند و میگوید اگر هزارههای پیاپی برای تکریم مادر کم است، به راستی قرنهای پیاپی نیز برای ستایش پدر جوابگو نیست.
امّا از آنجا که همه چیز در این جهان فانی، فانی مطلق است، پس آدمی و زمان و زبان نیز زوالپذیر است. به دلیل همین محدودیتها مجبوریم به تقویم رجوع کنیم، تا به یاد آوریم چرا خِرد تاریخی تلاش میکند میان خصایل معرفتی مولا علی و مخلوقِ خلّاقی به نام پدر، مشابهت ایجاد کند؟
راز این تطابق ذهنی و هماهنگی عملی، به درک درست مرام امامی اشاره میکند که آیا پدر میتواند در تمدن شیعی ما، پیرو پدر نور و سخاوت و رنج و آزادی و آزادگی باشد؟
این پدر تاریخ و پیشوای بیهمتا، برای حفظ حرمت مستمندان، مخفیانه به فریاد آنها میرسید، آیا تو پدر معاصر این روزگار، اگر دستت تواناست، دستگیر مستمندان میشوی؟
این مولا و رفیق رازداران، که شیر روز بود به میدان جهاد، زاهدی تمامعیار در همهی ایّام، تو نیز که مدعی خضوع در این روز مقدّسی، چنانی که علی گفت؟ او... پدر یتیمان بود. امروز که ما مدعی پدرپرستی هستیم، حتّی در فرصت یک روز در سال، به رأی آزاد آن اَبَرمرد اندیشیدهایم که برادر رسول بود، همسر فاطمهزهرا، مولود کعبه، امّا پُست را پَست شمرد، مقام را مردود و عزّت ظاهری را اندوه بزرگ!
بگردید پی ردّپای آن دریای بیپایان، آیا صرف پدر بودن کافی است برای روز پدر؟ اگر پدری، یکبار پا جای مولای خود بگذارد، نه همهی پدران، پدرانی که توان جذب خصایل خود را در یک روز که در همهی عُمرِ عقل و نقل و عمل، با سایهی آن بزرگ همراه شوند، بله روز پدر مبارک باد، همهی روزها روز علی و عدالت باد، ما باید تمرین لیاقت کنیم و نه تظاهر به دیانت!
در این روزگار، کار را به جایی رساندهاند که کلمات پُرفضیلت و طنینانداز آن بزرگوار در میان اوراق کتابها و شیرینی خطابهها محصور مانده است! در این شرایط همه، همهی ما به این تمرین مکرّر و پیگیر نیاز داریم تا نگذاریم عدّهای با سوءاستفادهی پنهانی از اوضاع و احوال نابهسامان این روزها، بخواهند مالاندوزی کنند و سوار بر قدرت، ژستِ زاهدان معتمد مردم را بگیرند. مولا علی(ع) اینگونه استوار، تمام قد و مومنانه نمونهی موفقی در ایجاد آرامش، تعالی و رفاه مردم زمانهی خود میشود و همچنین در مبارزه با هرگونه تجمع قدرت نسخهی درمانگری به دنیا عرضه میکند که اجرای کامل آن میتواند زمینهی استبداد رأی را در همهی جوامع از بین ببرد.
تأملات اندیشمندانهی این حکیم شفیق برای تشنگان حقیقت خطبه میشود و در سوی دیگری حکمتها و تدبیرهای شفابخش را که در نامههایش به دیگران میفرستد و نکتههای برجستهای را برای زیستی خدایی بیان میکند. این همه اندرز برای آن است که تاریخ مدنی دیروز و امروز ما بتواند الگوی کمنظیری را از حکومت و مردمداری تجربه کند و دریابند که متولّیان امور قدرت خویش را از لایههای اجتماع برمیگیرند و امانتدار حریم شخصی و نگاهدار ایمان مردم هستند. از نگاهی دیگر مطالعهی دورهی زمامداری آن حضرت میتواند برنامهی موفق حکومتی قلمداد شود تا مردم بتوانند معیار قدرتسپاری به منتخبان خود را بر همین روش، پایه نهند، تأکیدی که برگرفته از متن انسانساز کتاب اوست. از اینرو ضروری است درسهای نهجالبلاغهی آن بزرگمرد، به طور جدی در محفل حقیقتجویان بازگو شود تا چراغ راه قرار گیرد.
به هر حال نام عام همهی ما، «پدر» است. سعی کنیم آنقدر بزرگ باشیم که در حجم سه حرف، خود را خلاص و توجیه نکنیم. کم نیستند پدرانی که من باید دستشان را ببوسم، چرا که از خود گذشتهاند و به خاطر دیگران، پا بر خود نهادهاند امّا دریغا که این دانایان دلسوز بسیار اندکاند.
مثل مولای ما که او یکی و پدر یکی، به احترام این بزرگ، روز پدرِ فقرا و یتیمان مبارک باد...
روزنامه ایران
چهارشنبه
1396/1/23
شاهرخ تویسرکانی
دیدگاه خود را بنویسید