درباره ی دنیای سخن
ملاقات با پرویز ناتل خانلری در نیمه دهه پنجاه خورشیدی، کریم کریمپور و شاهرخ تویسرکانی را بنا بر توصیه سید ابوالقاسم انجوی شیرازی بر آن داشت که مجلهای همپا و در سبک و سیاق ماهنامه "سخن" که سالها به عنوان اثربخشترین نشریه فرهنگی و هنری ایرانی شناخته میشد، منتشر کنند و از آنجایی که هر دوی آنها از کارکنان وزارت (اطلاعات و جهانگردی) بودند، و قانوناً خودشان نمیتوانستند صاحب امتیاز نشریهای باشند، صاحب امتیازی نشریه به یک دوستدار ادبیات و شعر؛ شمس الدین صولتی دهکردی که شوهر خواهر دکتر کریمپور هم بود، سپرده شد. تولد "دنیای سخن" با تغییرات سیاسی و تحولات منجر به وقوع انقلاب در ایران مصادف شد. دورهای که کریمپور به فرانسه مهاجرت میکند و تویسرکانی هم کمتر به کار مطبوعاتی میپرداخت. بعد از انقلاب، نشریهای با عنوان دنیای سخن با قالب محتوای کاریکاتور و طنز به سردبیری ایرج زارع روی پیشخوان میرود. شاهرخ تویسرکانی دراین باره میگوید: "با دیدن چنین قالبی از مجله، مأیوس شدم. چیزی که آن شب به عنوان یک جوان علاقهمند به کار مطبوعاتی در خانه خانلری برای انتشار در ذهن داشتم با چیزی که پیشِ رویم بود، تفاوت از زمین تا ثریا بود. در ده شماره اول این مجله هیچ خبری از نویسندگان فرهیختهای که روزی در سخن قلم میزدند، نبود؛ احسان یارشاطر، ناصر پاکدامن، علیرضا حیدری، قاسم صنعوی، احمد بیرشک، تورج فرازمند، محمود کیانوش، رضا سیدحسینی، ایرج افشار و ... . تا مدتها این حسرت تبدیل به یک دغدغه شد و در گوشه ذهنم ماند."
کمی بعد دنیای سخن با سبک و سیاقی دیگر روی دکههای روزنامه فروشیها میرود؛ جواد مجابی، رضابراهنی، محمدمختاری و دکتر سلیمانی در قالب شورای سردبیری با همکاری نصرت اله محمودی انتشار مجله را بر عهده گرفته بودند. تغییر رویکرد در شکل و محتوای نشریه دلگرم کننده بود. بعد از حدود 30 شماره از انتشار نشریه که به وسیله این عزیزان منتشر می شد، سیروس علینژاد به عنوان سردبیر به گروه میپیوندد و شاهرخ تویسرکانی نیز همکاری خود را با دنیای سخن آغاز میکند، کمی بعد شاهرخ تویسرکانی به عنوان سردبیر تا آخرین شماره ماهنامه انتشار مجله را پی میگیرد.
آغاز نیمه دوم دهه شصت خورشیدی، دوران سرآغاز تولد نشریهای پیشرو و نوجو در عرصه فرهنگ و هنر با رویکردی اجتماعی و مسئلهمحور شد. نشریهای که توانست طیف وسیع و متنوعی از اهالی مطبوعات، نویسندگان، شاعران و ادیبان و هنرمندان را گرد هم آورد. افرادی چون عباس زریاب خویی، ابوالقاسم انجوی شیرازی، فریدون مشیری، مرتضی کاخی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، نجف دریابندری، محمود دولت آبادی، سعیدی سیرجانی، مصطفی رحیمی، چنگیز پهلوان، سیدعلی صالحی، سیمین بهبهانی، مهدی اخوان ثالث، منوچهر اتشی، احمد شاملو، ابراهیم گلستان، محمدعلی موحد، هادی خانیکی و ... . مجلهای که به دلیل مستقل بودن توانست اعتبار خود را بین مخاطبان هر روز افزایش دهد و همچنین اعتماد اهالی فرهنگ و هنر را جلب کند. با انتشار اشعار منتشر نشدهای از اسماعیل خویی و نادر نادرپور و یا اختصاص صفحه ثابت طنز به عمران صلاحی و دعوت از نویسندگان و روزنامهنگارانی که مانند محمود طلوعی، صفدرتقی زاده، غلامحسین صالحیار که فعالیت مطبوعاتیشان بعد از انقلاب متوقف و یا بسیار محدود شده بود، دنیای سخن توانست کانون توجه و نقطهای اثرگذار در فضای مطبوعاتی و انتشاراتی دوران خود شود. مجلهای که علیرغم شهرت و وزنی که یافته بود هرگز صفحات خود را بر روی نویسندگان و شاعران جوان و دوستدار ادبیات قدغن نکرد و در هر شماره مطالبی را به افرادی اختصاص میداد که علاقهمند و جویای تجربه کار در مطبوعات بودند، گواه آن که برخی از آنان امروز تبدیل به خبرنگار، نویسنده، مترجم و شاعرانی شهیر و قابل شدهاند. دنیای سخن تنها نشریه روشنفکری و مستقل دهههای 60 تا 80 خورشیدی ایران است که با تمام مصائبی که از سر گذراند هرگز از هیچ رانتی بهره نبرد، به هیچ سهمیه دولتی وابسته نبود و با این حال توقیف نیز نشد و توقف انتشار آن در پی درگذشت شمس الدین صولتی دهکردی؛ مدیرمسئول دلسوز و همراه در پی بیماری سرطان در سال 1380 رخ داد.
امروز هر جلد از شمارههای این ماهنامه، نگاه کردن به کلکسیونی از اسامی نام آورانیست که هر یک خود بخشی از فرهنگ و ادب معاصر این سرزمین را بر چهره دارند. نوستالژی نشریه دنیای سخن همچنان برای بسیاری از جوانان ایرانی در دهه هفتاد وجود دارد. گفتگوهای متنوع شمارههای مختلف این مجله در دورهای بدون دنیای نمایشی و زیادهگوییهای فضای مجازیِ این روزها، ناب و کمیاب است. دنیای سخن با تمام موافقان و مخالفانی که داشته، با تمام موفقیتها و ناکامیهایش امروز ماهنامهایست که به عنوان بخشی از تاریخ مطبوعات ایران در دورهای بسیار مهم توانست حیات فرهنگی و اجتماعی بخشی از جامعه ایرانی را مؤثر از خود و اندیشه جاری در ذهن پدیدآوردندگان خود کند.