معرفی سردبیر مجله

پانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۲۷ روزی که شاه جوان روی پله‌های ورودی دانشکده حقوق تهران هدف تیراندازی یکی از مخالفان خود قرار گرفت، کودکی در یکی از شهرهای کوهستانی ایران؛ بیجار که به بام ایران شهره است، به دنیا آمد. شاهرخ تویسرکانی بزرگ‌ترین فرزند خانواده‌ای مذهبی و فرهنگ‌دوست شد که از همان دوران کودکی در منزل شیخ الملک اورنگ با محافل شعر و ادبیات آشنا شد. در پانزده سالگی به تهران آمد و مدرک دیپلم خود را در رشته طبیعی از دبیرستان دارالفنون دریافت کرد و علی رغم انتظار خانواده در رشته ادبیات و روزنامه نگاری دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. ارتباط خانوادگی با عباس شاهنده، مدیر روزنامه فرمان مسیر حرفه‌ای او را شکل داد و مصادف با آغاز کار مطبوعاتی او در این روزنامه شد. در سال ۱۳۴۸ به خبرگزاری پارس پیوست و در سال ۱۳۵۴ همکاری خود را وزارت اطلاعات و جهانگردی به عنوان رئیس اداره مطبوعات داخلی آغاز کرد و در همین دوران با کسب آرای اعضا به عضویت هیأت مدیره سندیکاری خبرنگاران و ورزنامه نگاران ایران درآمد.

پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ با انحلال سندیکا و تغییر فضا، فعالیت مطبوعاتی شاهرخ تویسرکانی کمتر شد ولی همچنان در اداره مطبوعات داخلی وزارت خانه‌ای که به فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر نام داده، مشغول به فعالیت بود. همکاری با مجله‌های "نامه انقلاب اسلامی" و "جهاد سازندگی" به عنوان سردبیر برای مدت کوتاهی ادامه داشت تا زمانی که وی اداره مطبوعات را رها کرد و از کار کردن در وزارتخانه مذکور استعفا داد.

در نیمه دوم دهه ۶۰ شاهرخ تویسرکانی انتشار مجله "دنیای سخن" را به دست گرفت. این نشریه در کمتر از چند شماره تبدیل به یکی از مهم‌ترین مجله‌های ادبی و هنری زمانه خود شد چرا که توانست طیف وسیع و متنوعی از اهالی مطبوعات، نویسندگان، شاعران و ادیبان و هنرمندان را گرد هم آورد. حضور افرادی چون عباس زریاب خویی، ابوالقاسم انجوی شیرازی، فریدون مشیری، مرتضی کاخی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، نجف دریابندری، محمود دولت آبادی، سعیدی سیرجانی، مصطفی رحیمی، چنگیز پهلوان، سیدعلی صالحی، سیمین بهبهانی، مهدی اخوان ثالث، منوچهر آتشی، احمد شاملو، ابراهیم گلستان، محمدعلی موحد، هادی خانیکی و ...  هم گواه استقلال و اعتبار مجله بود و هم اعتماد اهالی فرهنگ و هنر را جلب کرد. انتشار اشعار منتشر نشده‌ای از اسماعیل خویی و یا نادر نادرپور و یا اختصاص صفحه ثابت طنز به عمران صلاحی و دعوت از نویسندگان و روزنامه‌نگارانی مانند محمود طلوعی، صفدرتقی‌زاده، غلامحسین صالحیار، مسعود بهنود، هوشنگ پورشریعتی و... که فعالیت مطبوعاتی‌شان بعد از انقلاب متوقف و یا بسیار محدود شده بود، دنیای سخن را در سه دهه فعالیت خود به کانون توجه و نقطه‌ای اثرگذار در فضای مطبوعاتی و انتشاراتی دوران خود تبدیل کرد تا سال ۱۳۸۰ که با درگذشت شمس الدین صولتی دهکردی؛ مدیرمسئول دلسوز دنیای سخن، پرونده انتشار آن به سر آمد. 

تویسرکانی همزمان در دهه ۷۰ سردبیری روزنامه ایرانیان را عهده دار شد که به دلیل سانسور و ممیزی بیش‌ از اندازه مجبور به کناره‌گیری از این روزنامه شد که مدتی بعد نیز روزنامه ایرانیان برای همیشه تعطیل شد. 

تلاش بعدی تویسرکانی بعد از توقف انتشار دنیای سخن، سردبیر مجله‌ای قدیمی به نام فردوسی شد که به دلیل اختلاف سلیقه با گردانندگان آن این همکاری مدت زیادی به طول نیانجامید.

شاهرخ تویسرکانی با در نظر گرفتن تغییر فضای فرهنگی و اجتماعی در سال‌های اخیر تصمیم گرفته است فعالیت روزنامه نگاری خود را با چاپ مطلب برای اهالی فرهنگ و هنر ایران در روزنامه‌های مختلف از جمله شرق، اعتماد، ایران و ... مجلات و سایت‌های فرهنگی ادامه دهد و همزمان با فعالیت‌های فرهنگی، حمایت خود را از موسیقی ایرانی و هنرمندان این حوزه ادامه می‌دهد. 

او در حال حاضر چند کتاب نیمه تمام در حال جمع آوری و تألیف دارد و امیدوار است چهار دهه بعد از انتشار نخستین کتابش (نه چپ نه راست، هم چپ هم‌راست)، این آثار را چاپ و تقدیم دوستداران فرهنگ و هنر ایرانی کند.


دنیای سخن

آینه‌ای از فرهنگ معاصر ایران با بیش از پنجاه شماره مجله