آن‌هایی که به نام دموکراسی به ذبح دموکراسی آمده‌اند! 


شاهرخ تویسرکانی

جهانی‌سازی ستم، فرمان‌روایی فریب، پیاده کردن پروژه‌ی شش‌لول‌بندها، غارت بی‌چون و چرای ذخایر خاورمیانه، تقسیم عادلانه‌ی مرگ در جوامع مظلوم، دیانت دروغ و احیای ایدئولوژی صلیب شکسته، نخستین طلایه‌های هزاره‌ی سوم مسیحیتی است که غرب به رهبری آمریکا و جهانِ سلطه، کلیددار کلیسای آن به شمار می‌رود. حقیقت این است که با فروپاشی قطب کمونیسم جهان، قرینه‌ی مقابل آن، یعنی مسیحیت صلح‌طلب نیز فروریخت، محصول این زلزله‌ی بی‌نظیر، تنها بی‌خویشتنی انسان غربی و تنها ماندن انسان شرقی است.

هزاره‌ی سوم، نخستین ایام بهاری خود را با بمب و بلا و جنگ و فریب و ستم‌کاری آغاز کرده است. درندگان سیری‌ناپذیری که به نام دیانت آزادی و آرمان دموکراسی‌خواهی برای بشریت، از پس پرده‌ی نیرنگ و ناروا به درآمده‌اند، دشمنان سوگند خورده‌ی بشریت‌اند. دیک چنی، یک دروغ‌گوی بزرگ و بن‌لادن کرواتی است، بوش دلال دیوانگی است، رایس فرمانبر یک راسیست است. مردم یک سرزمین تا چه پایه باید تحمیق و بی‌خویشتن شده باشند که نتوانند از شش‌لول‌بندهای دوران پسامدرن خود بپرسند: 

          1- حکایت کشف سلاح‌های کشتار جمعی، انبارهای میکروبی، و زرادخانه‌ی میکروبی آن پسرکِ پاپتی تکریت چه شد که طی چهل ماه، قریب به سه‌هزار و پانصد تن از فرزندان ما را در بغداد، روانه‌ی گورستان کردی؟!

2- و پیش از آن، کدام آدم کم‌سوادی حتی باور می‌کند که شازده‌ی یمنی ریاض‌نشینی به نام اسامه بن‌لادن، بتواند از منافع و شراکت میلیاردی خود با جرج بوش پدر چشم‌پوشی کند و مرکزی را به دهان مرگ بفرستد که خود و خانوارش در آن سهیم‌اند. تواناترین پارتیزان‌های ملاعمر، حتی با موشک‌های جهان سومی آشنا نیستند. زاییدن برج‌های دوقلو در بستر خاکستر، کار کدام جانور است؟

3- در نخستین ساعت صبح آوریل 1979 ذوالفقار علی بوتو، سیاست‌مدار تکنوکرات خواستار برقراری حکومت مردمی در پاکستان که به گفته‌ی اکثر کارشناسان مسائل سیاسی و نظامی این کشور بعد از محمدعلی جناح بنیان‌گذار پاکستان، بیشترین تلاش را برای برقراری دموکراسی در پاکستان انجام داده بود و به قول دخترش بی‌نظیر، او «از بدو تولد پاکستان در سال 1947، اولین سیاست‌مداری بود که یک دولت دموکراتیک را در کشوری که ملت آن قرن‌ها تحت سلطه‌ی روسا و قبائل و مالکین بزرگ بود تشکیل داد و قانون اساسی را که تضمین کننده‌ی حقوق فردی و اجتماعی بود، پیاده کرد.»به وسیله‌ی ژنرال دست نشانده‌ی غرب، ضیاءالحق بدار آویخته و روشن شد که آمریکا هدف دیگری را در این کشور مسلمان پی‌گیری می‌کند، آن‌ها پایگاه‌هایی می‌خواستند که در آن پرورشگاه‌های جدیدی را احداث کنند. پرورشگاه‌هایی که در آن جوانان و نوجوانان بسیاری را برای اهداف خاصی تربیت کنند که بعدها «طالب‌ها» نام گرفتند و این پرورشگاه‌ها که در کویته‌ی پاکستان احداث شده بود، بارها و بارها مورد بازدید و حمایت مالی و سیاسی یکی از برجسته‌ترین سناتورهای دموکرات آمریکا، آقای چارلیز ویلسون و خانم، یکی از برجسته‌ترین مأمورانC.I.A  قرار گرفت. آن‌ها با فشار زیادی که به دولت وقت آمریکا آوردند توانستند پول و تسلیحات فراوانی را در اختیار این گروه قرار دهند تا به وسیله‌ی آن‌ها بتوانند روس‌ها را از افغانستان خارج کنند، جالب این‌که هم اینک این داستان که پیش‌تر به وسیله‌ی یکی از دست‌اندکاران این طرح، به صورت کتاب مستدل به چاپ رسیده بود، به صورت فیلم پر سر و صدایی درآمده که هم اکنون بر پرده‌ی سینماهای آمریکا روی اکران است و بر اثر تبلیغات خاصی که برای آن انجام شده تاکنون موفق شده جایزه‌ی «گلدن کلوب» را ببرد و نامزد جایزه‌ی اسکار نیز شود. بازیگران این فیلم دو هنرپیشه‌ی برجسته‌ی آمریکایی هستند، «تام هنگس» که نقش سناتور آمریکایی دموکرات را بازی می‌کند و «جولیا رابرتز» که نقش‌آفرین زنی است که یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران تگزاسی است و از معشوقه‌های هنری کیسینجر و چند تن دیگر از سران برجسته‌ی سیاسی آمریکا بوده است. این زن، آن‌چنان خصومت و مبارزه را علیه کمونیست‌ها در طول زندگی‌اش به سرانجام رسانده که به گفته‌ی اغلب کارشناسان یکی از افراد مؤثر در فروپاشی شوروی و دیوار برلین شناخته شده است. 

4- چرا مدارک ارسال صدهزار دلار از سوی رییس پیشین سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، برای کسانی که برج‌های نیویورک را منفجر کردند، عوامل القاعده را مفقود کرده‌اید؟

5- مدارک بازجویی از اسیران گوانتانامو، به دستور چه کسی محو شده است؟

6- به قدرت رسیدن ضعیف‌ترین چهره‌های دست‌آموز به عالی‌ترین مناصبِ سیاسی و اجرایی در اروپا، کار کیست؟

7- کشتار بی‌گناه مردم عراق را به گردن چه کسی می‌اندازید؟ بنا به آمار رسمی، معمولاً روزی صد کشته، از روز ورود غرب به ناصریه تا امروز، رقم قتل‌عام‌ها در این چهار سال، بیش از شمار کشته‌شدگان از زمان حکومت هارون‌الرشید تا صدام حسین است!

8- این پرسش از مردم آزادی‌خواه جهان است: برچیدن طالبان دشوارتر از حذف صدامیان نیست، پس چرا به جهان دروغ می‌گویید؟ اگر طالبان و القاعده نباشند، پس ترور بی‌نظیر بوتو را به تروریست‌های عصر اسپارتاکوس(!) نسبت دهید؟

9- یک‌بار دیگر رسانه‌ها را به ترتیب تاریخ (از انهدام مناره‌های منهتن نیویورک)، نگاه کنید، هرگاه که بوش و نومحافظه‌کاران، دچار بحران‌های داخلی و خارجی شده‌اند، فوری القاعده اطلاعیه دیداری، شنیداری صادر کرده که: «می‌زنیم!» کجا می‌زنی؟! رعیت دست به سینه! کجا را می‌زنی مزدور دروغگو؟! کجا را می‌زنی، برده‌ی بدتر از ارباب خویش؟ منافع غرب و آمریکا در خاورمیانه (اسرائیل)، نزدیک‌تر و در دست‌رس‌تر و سهل‌تر است یا بمب‌گذاری در مترو لندن و مادرید؟ راستی تا به حال سوال شده است که چرا القاعده و طالبان هیچ کاری با اسرائیل ندارند؟ آمریکا عجب شاگردانِ احمقی تربیت کرده است. چرا به محض انشعاب ابوالمصب الزرقای رهبر القاعده در عراق از هسته‌ی مرکزی و مراد خود (بن‌لادن) فوراً لو رفت و افتخار  هلاکت او به آمریکایی‌ها رسید؟

10- بوش یک سخن راست گفت از سر بلاهت؛ «جنگ‌های صلیبی» ! پشتِ درهای کلیسای کافرنشین نهان شده‌اند تا حضرت مسیح را دوباره مصلوب کنند، کرده‌اند، مسیحیت علیه اسلام، آیا ممکن است؟ این دو دین آسمانی، زاییده‌ی همین خاورمیانه‌اند، برادرند، بازی شما احمقانه و خون‌آلود است.

11- غرب به رهبری آمریکا، نتوانست اسرائیل را بزرگ کند، نتوانست اسرائیل را تا دجله و فرات گسترش دهد، اسرائیل کوچک ماند، به این نتیجه رسیدند که خاورمیانه را کوچک کنند: عراق یعنی 4 کشور، افغانستان یعنی 2 کشور، کزرای در شمال و طالبان در جنوب و حالا نوبت پاکستان است. مهم نیست دستی که از آستین بیرون آمد و جمجمه‌ی یک زن شجاع و آزادی‌خواه به نام بی‌نظیر را متلاشی کرد، چه نامی از نام‌های خاورمیانه‌ای (اسلامی) را یدک می‌کشید، مهم آستینی است که به شما تعلق داشت. غرب به رهبری آمریکا برای خاورمیانه جز وحشت و مرگ و خاموشی و عقب‌ماندگی نمی‌خواهد، دروغ می‌گوید. اواخر تابستان امسال که دیک چنی، به پاکستان سفر کرد و پروژه‌ی بازگشت بی‌نظیر بوتو و نواز شریف را به ژنرال مشرف ارائه داد، از او خواست لباس نظامی‌اش را از تن درآورد تا به ظاهر برای مدت کوتاهی لباس دموکراسی را بر قامت حکومت پاکستان بپوشاند. دیک چنی، به راستی پایان این نمایش‌نامه را هم برای او توضیح داده بود. نماینده‌ی آزادی مردم پاکستان را به نام دموکراسی به کام غارت حذف کرد... تا دلالان مرگ و هرویین و توحش همچنان باقی بمانند.

12- از چند ماه پیش‌تر، آرام‌آرام رسانه‌ها زمزمه‌ی عجیبی را دامن زدند: «اگر بمب اتم در پاکستان، به دست ملاعمر و ملاعمری‌ها بیفتد، جهان با فاجعه روبه‌رو خواهد شد.» طالبانی که بی‌رخصت شما و سازمان امنیت پاکستان آب نمی‌خورد، چگونه می‌تواند با تیر کمان به جنگ ژنرال‌ها و ارتش پاکستان برخیزد، تا چه رسد به تصرف و مصادره‌ی بمب اتم! حقیقت این است که آینده‌ی پاکستان به شدت تیره و تار خواهد شد و بعد از عراق و افغانستان، نوبت اشغال رسمی پاکستان خواهد رسید.

13- بی‌نظیر بوتو، آخرین امید دموکراسی و مدارا بود، غرب می‌گوید خاورمیانه یعنی اسلام، یعنی توحش، یعنی ترور، در چنین جهانی یک زن مسلمان به رهبری برسد؟ پس چگونه می‌توان با حضور چنین رخ‌دادی به اذهان جهانی ثابت کنیم که جنگ‌های صلیبی لازم است!

به همین دلیل سریع اقدام می‌کنند. روزنامه دیلی‌تلگراف چاپ انگلیس، روز چهارشنبه یک روز قبل از ترور خانم بوتو، خبر دیدار محرمانه‌ی کارمندان ارشد دستگاه اطلاعاتی این کشور موسوم به «ام. آی. 6» با سران طالبان در ایالت هلمند را فاش کرد، روز بعد سفر ناگهانی حامد کرزای، نخست‌وزیر افغانستان به پاکستان و دیدار او با پرویز مشرف و حتی خانم بی‌نظیر بوتو به چه دلیل انجام می‌شود؟ به ظاهر خواستار سرکوب بیشتر عوامل القاعده و طالبان می‌شوند! در این میان آمریکا و انگلیس که همواره به عنوان پرچم‌دار مبارزه با تروریسم معرفی می‌شده‌اند و تمام جنایات و تجاوزات خود را به کشورهای دنیا به ویژه در این منطقه، در پوشش این مسأله انجام می‌دهند با لو رفتن مذاکرات افسران سازمان اطلاعاتی انگلیس «ام. آی. 6» با سران طالبان، آن‌هم در آستانه‌ی آغاز سال نو میلادی و شروع جشن‌های تحویل سال، خود را در مخمصه‌ی بدی گرفتار دیدند، بنابراین برای سرپوش گذاشتن بر این مسأله و منحرف ساختن افکار عمومی باید سریع اقدام می‌کردند. با انجام یک عملیات تروریستی که تیتر یک اخبار دنیا باشد، کاری کردند که خبر فاش شدن مذاکرات انگلیس با طالبان از تب و تاب بیفتد. قتل‌عام مردم عادی، این روزها یک مسئله‌ی پیش پا افتاده شده است. بنابراین باید فرد برجسته‌ای در میان مردم که از سطح مقبولیت بالایی برخوردار باشد را در نظر گرفت، قرعه اینک به نام بی‌نظیر بوتو، رقیب سرسخت پرویز مشرف درآمد و مجریان عملیات می‌توانند همان مذاکره‌کننده‌گان دستگاه‌های اطلاعاتی انگلیس باشند. به این ترتیب انفجار صورت می‌گیرد. تمام اخبار دنیا، تحلیل‌گران، مفسران، کارشناسان و صاحب‌نظران همه و همه به تب و تاب افتاده و خبر کشته شدن بی‌نظیر بوتو را بررسی می‌کنند.

نکته‌ی جالب این که در زمان به دار آویختن ذوالفقار علی بوتو، به دست ژنرال ضیاءالحق، خانم بوتو ضمن تشریح دیدگاه‌های جهان غرب به این ماجرا، به صراحت در خاطرات خود نوشته است: «یک روز قبل از اعدام پدرم، من پیامی از زندان به خارج فرستادم، منتظر ماندم تا بی.بی.سی از درخواست حزب ما برای به پا خواستن مردم پاکستان سخن بگوید اما بی.بی.سی هیچ نگفت و در مقابل اعلام کرد این خبر مورد تأیید رییس زندان قرار نگرفت!» دنیای عجیبی است حوادث تاریخی دوباره تکرار می‌شود امّا این بار بی.بی.سی نیست که جواب رد به زن آزادی‌خواه و دموکراسی طلب نمی‌دهد این بار شبکه به اصطلاح معتبر و بزرگ تلویزیونی سی.ان.ان آمریکا است که دست رد بر سینه‌ی این شیفته‌ی آزادی می‌زند. خانم بوتو چندی پیش، بعد از اولین حمله‌ای که به او شد برای سخن‌گویش در آمریکا نامه‌ای نوشت و طی آن یادآور شد:

          «من از سوی عوامل مشرف احساس ناامنی می‌کنم.» بلیتزر پیش از دریافت این نامه با شرایطی برای افشای نامه موافقت کرده بود. وی گفت: من با سیگل در خصوص این نامه تلفنی صحبت کردم و می‌خواستم بدانم که آیا می‌توانم این نامه را از طریق شبکه سی.ان.ان منتشر کنم یا خیر؟ امّا او به من گفت که این نامه باید زمانی مورد استفاده قرار گیرد که بوتو کشته شده است. سیگل اشاره‌ای نکرد که چرا بوتو بر این شرایط تأکید داشته است، بلیتزر نامه‌ی بوتو را اواخر روز پنج‌شنبه فاش کرد.

14- دموکراسی در خاورمیانه یعنی پیشرفت، یعنی آگاهی عمومی، یعنی رشد، یعنی استقلال، یعنی طلب حق از آمران جهانی ستم، یعنی مقابله با فرمانروایان فریب، یعنی دفع شش‌لول‌بندها و غارت‌گران، یعنی افشای دیانت دیک چنی و بوش و سران بی‌عرضه‌ی اروپای معاصر، یعنی سقوط صلیب شکسته‌ی رایش‌ها و رایس‌ها. پس چرا دروغ می‌گویید؟! کدام دموکراسی؟ دموکراسی که از دهان تفنگ شلیک نمی‌شود. اگر خاورمیانه صاحب ذخایر استراتژیک و حیاتی نبود، باز هم دل‌تان برای مردم این منطقه می‌تپید؟ اگر خیلی سینه چاک حقوق بشر و دموکراسی هستید، آمریکای لاتین زیر پاشنه‌ی چکمه‌ی شماست. بنا به آمار، میانگین روزی پانصد جوان فعال اجتماعی و سیاسی در آمریکای لاتین ژنرال‌زده، مفقود می‌شوند. چرا به آفریقای گرسنه لشکر نمی‌کشید؟ یک دنیاست و یک خاورمیانه؟ شما نفت و گاز این منطقه را می‌خواهید ریاکاران مردم فریب، شما به بن‌لادن نیاز دارید، نه به زنی که خود بی‌نظیرترین رهبر، بعد از ایندرا گاندی بود.

15- خاورمیانه را تکه‌تکه می‌خواهید، زیر نظر کدخدایان دست نشانده و گوش به فرمان، این طرح امروز و دیروز نیست. از ترور گاندی تا ناکامی‌های ناصر مصری تا سقوط ژاندارم خلیج‌فارس شما که نتوانست در بیخ گوشش از کودتای حفیظ‌الله امین به افغانستان و سپردن این کشور به دست روس‌ها قبل از ماجرا به شما خبر بدهد او را تنبیه کردید و روزی به سرش آمد که حتی نتوانست ناتور کشور خود باشد و به یک فریاد مردم، تاج و تخت را رها کرد و گریخت و در آغاز این هزاره‌ی هول‌آور، ایران را تهدید به سرنوشت هیروشیما می‌کنید. مردم ما صلح می‌خواهند امّا معنایش این نیست که به هرکس اجازه دهد هر غلطی که خواست...

16- ترور بی‌نظیر بوتو، تأثیرات کوتاه مدتِ کم‌خطر امّا تأثیرات بلندمدت بسیار خطرناکی خواهد داشت. اشغال و تجزیه‌ی پاکستان نخستین جرقه‌ها و پیامدهای این حادثه خواهد بود، مگر آن که ژنرال دیگری هر چه زودتر با تانک‌های خود به خیابان‌های اسلام‌آباد بیاید و طرح آمریکا را به تأخیر بیندازد. مرگ بوتو، سقوط مشرف را در پی دارد، همان‌گونه که مرگ ذوالفقار علی بوتو نیز سقوط ژنرال ضیاءالحق را در پی آورد. آیا میدان به نفع نواز شریف، جارو خواهد شد؟ به نظر نمی‌رسد که این ته مانده‌ی دموکراسی پاکستان، با آخرین علامت خود یعنی کسب قدرت از طریق آرای مردم، امکان حیات بیابد.

17- بو، چنی، رایس و بنیادگرایانِ موصوم به کلیسای ضدمسیح(!) به راستی آخرین نشانه‌های حیثیت سرزمین و مردم آمریکا را به باد داده‌اند. منفورترین دولت آمریکا (حتی بدتر از عصر نیکسون و ویتنامی‌ها) همین دولتِ بی‌درایت و فعلی آمریکاست که خوشبختانه عمر چندانی ندارد. آیا کشتن بی‌نظیر بوتو، یادآور حمله به برج‌های دوقلو است؟ آیا با این جنایت مردم آمریکا یک بار دیگر از اسم پوشالی تروریسم خاورمیانه‌ای وحشت‌زده می‌شوند و جمهوریطخواهان در انتخابات پیروز خواهند شد؟ آیا همه‌ی همت سران بازی‌گردان آمریکا این نیست که شهردار نیویورک (در دوره‌ی انفجار دو برج منهتنی) به رهبری برسد؟ رهبری آمریکا به دست زنی پیرسال افتاده است که حضوری بسیار ضعیف دارد، همسر کلینتون هم قادر به فتح کاخ سفید نخواهد شد، مقتدرترین هم‌سو هم، رقیبِ هم‌حزبِ او سیاه‌پوستی آفریقایی‌نژاد است، ضمیر جمعی غرب حتی با رایس هم‌دل نیست، چه رسد به رییس‌جمهوری که هم‌رنگ آن‌ها نخواهد بود. نه خط بوش در آمریکا کم‌رنگ خواهد شد، نه خط پوتین در روسیه، سیاست داخلی آمریکا به شدت با سرنوشت خاورمیانه گره خورده است.

18- در مقابل حل مشکلات اعراب و اسرائیل، غرب و آمریکا راهی را در پیش گرفت و گرفته است که کل خاورمیانه را در دهان جنگ و خون و ناامنی رها کند و این سرنوشت سیاه، منطقه را تا ده ‌ها سال سرگرم مرگ خواهد کرد. فاز دوم این سناریوی شیطانی با ترور بی‌نظیر بوتو، اولین نخست‌وزیر زن و مسلمان خاورمیانه آغاز شده است. تنها یک معجزه می‌تواند این قطار آتش گرفته را به ایستگاهی امن برساند.

19- آیا امیدی هست که خاورمیانه رنگ و روی خوش به خویش ببیند؟ امید هر انسان صلح‌طلبی و هر وجدان مسئولی به این وجه از زندگی است که در این گرگستانِ بی‌رحم، تیرِ غارت‌گران به سنگ بخورد، شش‌لول‌بندها به خانه‌ی خود برگردند و تاوان خون بی‌نظیر بوتو، ویرانی و فلاکت برای مردم پاکستان نباشد و شر و شیطان از منطقه‌ی ما دور شود. همه‌ی ما امیدواریم هزاره‌ی سوم، اگر چه با سزارینی به شدت دردآور آغاز شده امّا هر چه زودتر به ایام آرامش خود بازگردد. ما در روایات مسیحیت خوانده بودیم که حضرت مسیح (ع) قرار است در پایان هزاره‌ی دوم با بیرقی سفید و حضور صلح بازگردد امّا ظاهراً اراذل و اوباش جهانی پیش‌دستی کرده و توپ را در میدان خاورمیانه انداخته‌اند، گلوله به جای زیتون، لاشخور به جای کبوتر و جلاد به جای مسیح مهربان...! وجدان بیدار جهانیان هشدار می‌دهد، هر آتشی که در خاورمیانه برفروزند، در نهایت دودِ ستم‌اش به دیده‌ی همان جنگ طلبانی می‌رود که صدها فرشته را در عراق کشته‌اند و حالا نوبت به پاکستان هسته‌ای رسیده است. باشد که تاوان خون این زن فرهنگ‌خواه صلح‌طلب، دیه‌ی آزادی و آرامش شود. به راستی می‌خواستم به زندگی و مسیر پر از بلای سیاسی این زن بی‌نظیر بپردازم، هم با این اشاره که مهاتما گاندی بزرگ، دست بر سر ایندرا گاندی کشید و گفت: باشد که تو برای هند سفیر صلح باشی و او جانش را در این راه از دست داد و بی‌نظیر بوتو در دیدار با ایندرا گاندی، دید که ایندرا دست بر سر او می کشد و می‌گوید باشد که تو سفیر صلح برای ملت خود باشی و بی‌نظیر نیز جانش را در همین راه از دست داد. سلسله‌ی نور و نجابت و آزادی بودند این زنان: نام‌شان نامیرا باد. امّا گفتم نیک‌تر که به مسبب و علّت اصلی بپردازم، به جهانی که به نام دموکراسی، به ذبح دموکراسی آمده است. 


ماهنامه فردوسی

شماره 58 و 59

آبان و آذر 1386

شاهرخ تویسرکانی