هدف‌گذاری و راهبرد مین‌های بازمانده از عصر قابیل

عملیات دندان سگ علیه کرامت انسان خاورمیانه

شاهرخ تویسرکانی 

          نیازی نیست مورخ، محقق و یا تحلیل‌گر سیاسی باشیم، تا متوجه شویم که ادعاهای سران غرب تا چه پایه متضاد، متناقض و آلوده به دروغ و ریای مطلق است. 

کافی است یک بار دیگر به مهم‌ترین حوادث دهه اخیر در جهان و به ویژه در خاورمیانه رجوع کنیم و یاد آورده‌های خود را روی میز بچینیم و به عنوان حتی شطرنج بازی آماتور، به جا‌به‌جایی مهره‌ها دقت کنیم، دست خوانی مهره‌های اصلی بسیار ساده است. غرب غارتگر به رهبری آمریکا بر انبار بزرگ خاورمیانه خیمه زده و لحظه‌به‌لحظه مشغول تعبیر خواب‌هایی است که برای مسلمانان دیده است. یک سکانس این فیلمنامه به همین ادوار اخیر باز می‌گردد. برای خانه تکانی ویران‌گر در خاورمیانه و کشورهای مسلمان در آفریقا، نخست باید سدها و مزاحمت‌ها و تله و مین‌های پیش رو را پاکسازی کرد، از کجا شروع کنند که بعدها به وقت لایروبی مناطق مورد نظر با بمب‌های عمل نشده رو‌به‌رو نشوند؟ 

نیازی نیست کارشناس سیاسی باشیم تا ریشه‌های این بلا را به مردم نشان دهیم، کافی است به آغاز این نقطه هدف‌گذاری شده برگردیم. ناگهان عبدالله اوجلان از مقر دست نیافتنی خود خروج می‌کند، رهبر مبارزین کُرد در ترکیه است، در همان دوره‌ای که انتفاضه در سرزمین‌های اشغالی و فلسطین به اوج می‌رسد، غرب و اسرائیل، عملیات دندان سگ را آغاز می‌کنند. 

محور اخبار جهانی، دستگیری اوجلان در یونان است؟ خیر... ! شایعه دروغ بوده، جوخه‌های حرفه‌ای آمریکا و اسرائیل رد او را تا اعماق آفریقا دنبال می‌کنند، و به مردم جهان می‌گویند از طریق امواج تلفن همراه او، به مخفی‌گاه اوجلان نزدیک شده‌اند. می‌گویند از راه دور با فشنگ‌های دارویی و شیمیایی او را زده و بی‌هوش کرده، سپس دست بند می‌زنند. 

صحنه درون اتومبیل را به یاد آورید، اوجلان کاملاً نیمه بی‌هوش در میان دو مأمور ظاهراً ترک دیده می‌شد، با دهان بسته، تحت تأثیر داروی بی‌حس کننده. نخستین سد راه را ظاهراً مهار کردند، زیرا خاورمیانه را دچار این بلا کرده بودند و در روند و پروسه خاورمیانه جدید، نباید مزاحمی باشد، و در پی لایروبی نظامی خاورمیانه، حمله به افغانستان و عراق آغاز می‌شود. 

غرب ستمگر خود تروریسم رادیکال وحشی را به وجود می‌آورد و در مقابل مزاحمین میانه‌رو با نقاب انقلابی را کنار آنها می‌نشاند. با دفن بن لادن، ایمن‌الظواهری افسر فراری مصری از یک سو و ابومُصعَب ارقاوی از جانبی دیگر، نامه‌هایی به شیخ و شیوخ رادیکال می‌نویسند: از مصر تا تونس... ! پوشش حمایتی معنوی شیوخ از موحش‌ترین برداشت از اسلام شریف. باید پرونده بی‌نقص پیش برود، غرب کارش را از بَر است و مشق خود را بارها نوشته است. در همین دوره است که فردی اسرائیلی (عرب تبار) خود را به القاعده عراق نزدیک می‌کند. زرقاوی شهرت طلب رخسار خود را در فیلم به جهان نشان می‌دهد، کسی را کنار اوکاشته اند که ظاهراً کشاورز زاده‌ای عرب تبار است و بعداً باید خلیفه شود. (اگر سناریو تغییر نکند، همان گونه که قرار بود ملا عمر در افغانستان به قدرت برسد، و ملا ملنگ می‌بایست کنار زده شود.) ابو‌مصعب با ایمن‌الظواهری در قتل عام مردم به رقابت برمی‌خیزد، هر دو مأمورند. جوانی که کنار ابو‌مصعب نشانده‌اند تا سرقت مقام ابو‌مصعب پیش می‌رود. ناگهان زرقاوی شکار می‌شود و چهره در سایه مانده یعنی ابوبکر‌البغدادی (نام مستعار و اسلامی همان زاده اسرائیل غاصب) ظاهر می‌شود. 

آمریکا و ناتو در افغانستان، سرگرم تقسیم این کشور به دو قطب هستند، قطب اسلام مودب و شریف و اسلام خونریز و رادیکال، غالباً میان دو قوم پشتون و تاجیک، و کمتر ترکمان. 

ابوبکر به فرمان اربابان قرار بود، در صحرای سینا به گسترش گمانه‌های شیطان بپردازد، سناریوی تغییر حکومت در سوریه به شیوه «انقلاب فرار» از نوع تونس و مصر شکست خورده است، جبهه ابوبکر عراق رهن شده را رها می‌کند و پا به خاک سوریه می‌گذارد، چند چهرگی ابوبکر (خلیفه منصور) آشکار می‌شود، نفوذ در النصرت و دزدیدن نیروهای القاعده خاکستری – در سوریه – آغاز می‌شود. سه سال تمرین مرگ، و همکاری بی‌نظیر سرویس‌های اطلاعاتی – نظامی اسرائیل و غرب با خلیفه المنصور اسرائیلی... 

حالا به یاد آورید آن روز را که گماشته ابوبکر در پیش چشم دوربین‌ها، چگونه جگر زنده سرباز در حال جان کندن را درآورد و به وجدان مرده سران جهان نشان داد و خام خام به نیش کشید. همه در سکوت مرگ، منفعل تنها نگاه کردند، حتی سران کشورهای مدعی در خاورمیانه‌ی نفت فروش. سران عرب، کرنش به غرب را خوب آموخته‌اند، حذف زرقاوی و برآمدن ابوبکر. عجب اسم مستعار هوشمندانه‌ای! ایمان راسخ اهل تسنن شریف به ابوبکر بزرگ و یار پیامبر در صدر اسلام، و البغدادی یعنی اشاره به مرکز تاریخی و مدنی اسلام و عرب. 

باز شکافی شخصیت این «نام» به شدت عوام فریبانه و تعصب برانگیز است: این یعنی دستور اتاق فکر غرب و اسرائیل: تأثیر روانی اسم‌ها در تمدن یک دین بشری و مهم! خلیفه نخست اهل تسنن، زیرا سال‌ها بعد باید این ابوبکر غرب ساخته هم عنوان خلیفه را برگزیند. همه روند و پروسه این سناریو به درستی و بی‌نقص مهندسی شده است. غرب بیش از سه دهه قادر به پذیرش اسلام شریف در نیمکره غربی نبوده است، خود درها را به روی واعظین تندرو گشود و به آنها فرصت داد تا هیزم بیارهای رادیکال را جذب و تربیت و مغزشویی کنند. سوای گماشته‌ای تروریسم در سوریه، تنها در ارتش ده هزار نفری داعش ابوبکر، هزار جوان مغربی حضور دارند و مشغول تمرین سر بریدن‌اند!! 

به یاد آورید! این تربیت غربی‌هاست. درمانده‌اند چه کنند؟! آنها را به عمد به سوی خاورمیانه می‌رانند تا هم کشته شوند (غرب راحت شود از وجود این تفکر خونین) و هم مسلمانان و برادران خود را بکشند. عجب!!! از هر سو که کشته شوند به نفع برج‌های دوقلو (نماد غرب) است. هم غرب را پاکسازی می‌کنند و هم در شرق به اهداف خود می‌رسند. چرا سرباز آمریکایی کشته شود؟ مسلمان علیه مسلمان هزینه ندارد! 

همزمان به یاد آورید! داعش پشت به اسرائیل و رو به جهان اسلام، ماشین سلاخی خود را روشن کرده و به راه انداخته است. بپرسید چند سال پیش ناگهان چرا نمایندگان رسمی دولت و مجلس عراق رفتند در فلوجه بست نشستند!؟ آغاز تجزیه!؟ صلاح‌الدین، انبار، تکریت، فلوجه، موصل... ! ابوبکر مهیای خلافت خون می‌شود. تحریک برادران شریف اهل تسنن به دوره پیش از جنگ‌های داخلی سوریه بر‌می‌گردد. اتاق فکر شیطان، بستر را برای ابوبکر مهیا می‌کند. زمینه تحریک مردم و آماده کردن آنها برای گسترش جنگ شیعه و سنی! چین متوجه بازی غرب در خاورمیانه می‌شود، نفوذ اقتصادی خود را از آفریقا شروع می‌کند. نبرد رسمی غرب و شرق آغاز می‌شود. مسکو هم بیکار نیست. حواس همه جمع است. غرب می‌خواهد با انتقال قدرت به شیوه گرجستان، اوکراین را ببلعد و هم مرز روسیه شود. اما پوتین هم داعش مسیحیت را می‌شناسد، داعش مسیحیت با آرم نازی‌ها و صلیب شکسته آنها نیز با دو سه هزار نفر میدان کیف را تصرف می‌کنند و انتقال قدرت انجام می‌گیرد. پوتین دست را باخته بود؟! خیر! سال‌ها و سال‌ها روی زبان روسی در اوکراین و تیمور کار کرده بودند. اسلحه زبان به گلوله داغ رسید و مناطق وسیعی انقلاب زبان را به زبان انقلاب خونین و نظامی بدل کردند. فعلاً هنوز هم اژدهای سرخ چین، سرش را بلند نکرده است. جنگ سوم جهانی آغاز شده است، بدون اجازه از چین! ساده لوحانه است اگر باور کنیم انتخابات پرتنش افغانستان با خیر و سلامتی و کف زدن تمام شود!؟ جنگ و تقسیم رسمی افغانستان پیش روست. وزیرستان افغانستان و پاکستان، داعش خود را دارد، تاجیک‌ها، پشتون‌ها، و... 

آتش زیر خاکستر ارمنستان و آذربایجان را فراموش نکنید. همزمان اسرائیل در غزه و داعش در عراق، قتل عام را به اوج رساندند، چه هم‌پوشانی آشکاری! آقای باراک اوباما، دلقک بزرگی‌ست که نقش برنده جایزه صلح نوبل را بازی می‌کند. دیر نیست که بهار عربی که خود خونین‌ترین خزان است، عربستان را زیر و رو خواهد کرد، آنها برای همه‌ی خانواده‌های کهن مانده سلطنتی نقشه راه کشیده‌اند و رو به ختم معرکه می‌روند. 

شک نکنید که هدف اصلی جنایتکاران رسمی جهان (سلاطین سرمایه و ستم) ویرانی دو نماینده برتر دین مبین است، ایران شیعه و عربستان سنی. خاندان سعودی را در نوبت حذف قرار داده‌اند، توسط همان کسانی که زیر دست خود آنها فربه شده‌اند. 

غارت خاورمیانه بی‌سرپرست آسان‌تر از هر دوره‌ای است و غرب و اسرائیل، خاورمیانه را با این تشخیص تیره می‌پسندند. یکی از هزاران سود داعش‌ها برای آمریکا، مسئله پول‌شویی و نجات دلار است، دلاری که پول مشترک جهانی است. 

آمریکا در پی سقوط اقتصادی در دهه‌ی نخست هزاره سوم، میلیاردها دلار، تو بگو کاغذ مفت چاپ و به سراسر جهان توزیع کرد، چین متوجه بود و اجازه نداد امپراتوری در حال گسترش‌اش با این ترفند، زمین‌گیر شود، آمریکا با بحران از طریق داعش، روند تعقیب ارزش دلار در جهان را مخدوش کرد. آمریکا و اروپا که نتوانستند طی شصت سال اسرائیل را وسعت دهند، آمدند این وهله کشورهای اطراف را «خرد» کردند، تقسیم اراضی عراق و لیبی جدی و آغاز این اراده اهریمنی است. دومین کشور اسرائیل نشان یعنی خلافت اسلامی تروریست‌ها را در مغز خاورمیانه به وجود آوردند. سران غرب برای به زیر کشیدن صدام و ژنرال نجیب و سپس طالبان در افغانستان، یک لحظه تعلل نکردند اما می‌گویند زورمان به چند چاقوکش خون‌ریز به نام داعش نمی‌رسد. دروغگوهای کودک کُشِ نحس و نجس! 

به یاد آورید این همه جنایت هدایت شده را؛ خاورمیانه برای دهه‌های طولانی در غرقاب خون فرو خواهد رفت. آنچه از آن باز خواهد ماند، اژدهایی چند سر است که اسرائیل چشم‌های آن خواهد بود. اژدهای نفت، برای رویارویی با اژدهای چین در آینده مهیا می‌شود. این خواست غرب است. آیا مسکو بیکار می‌نشیند؟ آیا چین خود را به خواب زده است یا می‌خواهند روسیه و چین و ایران به عنوان سه قدرت آسیا درگیر جنگ شوند. این جنگ را پایانی خواهد بود؟ آیا تمدن غرب برای پیشگیری از سقوط به این جنگ نیاز دارد؟

به هر روی، پیروزی ظاهری غرب در این جنایت مهندسی شده، دارای سه رکن سرنوشت ساز است که به سران ستم و سرمایه اجازه می‌دهد تا در سرزمین پیامبران ابراهیمی، بذر و نطفه شیطان را رشد دهد: 

1-اسرائیل غاصب! (اوباما به داعش لطف کرده لقب سرطان داده است. آفرین به این بلاهت، یعنی جهان، سرطان اسرائیل را فراموش کند.) 

2-فقر عمومی و غالب در خاورمیانه و آفریقا 

3-نبود آزادی و دموکراسی بومی در مناطق یاد شده 

این سه سرطان، زِهدانی است که برای ستمگران، سرباز تربیت می‌کند. سربازانی که خود نمی‌دانند قربانی والده خویش می‌شوند. هدایت انرژی شیطان (از غرب به خاورمیانه استراتژی هزاره جدید غرب است. آیا موفق خواهند شد در کوتاه مدت و به ظاهر؛ بله! موفق می‌شوند اما در دراز مدت، هیچ گنبد آهنینی قادر به دفع موشک‌های مطالبه تاریخ نخواهد بود. انسان‌های مومن و روشن‌بین نیازی ندارند کارشناس این موضوع باشند، خوب می‌فهمند که در این آشفتگی جهانی، اَبولای سیاسی، غرب را به زانو در خواهد آورد. 

این نکته را مرتب باید به یاد آورد که در جهنم خاورمیانه، سپاهیان شیطان قادر به اضمحلال ایران بزرگ نخواهند بود. درگیر شدن در این جنگ کثیف، اجتناب ناپذیر است، مگر به حکم معجزه اما با این حال، در غایت و نهایت، مردم ایران باز هم با سربلندی از آستانه این بیماری نحس به سلامت خواهد گذشت.  

شاهرخ تویسرکانی