به ياد مسعود مهرابي پايان تصوير يك ديدار!
انگار در اين ايام ساعتها و حتي روزها يك حجم خالي هستند، چگالي ندارند و تند تند ميشود از ميانشان عبور كرد و گذشت و تو كم مانده از آن جا بماني.درست است كه در اين سن و سال سرعت عمل گذشته را نداريم، حافظهمان كمتر شده و قامتمان از دردهاي زمانه و روزگار و به طبع از ناتوانيهاي جسمي خم شده است، ولي در عوض تجربياتمان بيشتر شده و همين طور خودآگاهيمان، ولي بايد بپذيريم كه همه ما در انتهاي سرسره زندگي هستيم. در پايين اين سرسره كه نشستهايم گذشته را بيشتر به خاطر داريم تا اين اواخر را. به قول معروف حافظه دورمان خوب است و حافظه نزديكمان مريض و كمجان. چرا كه چند ماهي هست همه ما گرفتار كروناايم و چند سالي است اسير فساد و گراني و بيكاري و دردسرهاي ديگر...