گفت و شنودها

در گفت‌وگويي با دكتر احمد اقتداري     پرونده‌ی مثلث و مالكيت؛ بررسي تاريخ جغرافياي سياسي سه جزيره‌ی ايرانيِ ابو‌موسي، تنب‌بزرگ و تنب‌كوچك

در گفت‌وگويي با دكتر احمد اقتداري پرونده‌ی مثلث و مالكيت؛ بررسي تاريخ جغرافياي سياسي سه جزيره‌ی ايرانيِ ابو‌موسي، تنب‌بزرگ و تنب‌كوچك

در گفت‌وگويي با دكتر احمد اقتداري   پرونده‌ی مثلث و مالكيت؛ بررسي تاريخ جغرافياي سياسي سه جزيره‌ی ايرانيِ ابو‌موسي، تنب‌بزرگ و تنب‌كوچك  بررسي تاريخي در يك نگاه: طي دو قرن اخير، زمينه‌هاي سياسي و جغرافيايي جزاير خليج‌فارس، به ويژه سه جزيره‌ی تنب‌بزرگ (تمب گَپ – جزيره بزرگ – در لهجه‌ی لارستاني) تنب‌كوچك (تمب‌مار يا تنبو) و ابو‌موسي (بو‌موسي – بابا موسي) كه از موقعيت استراتژيك خاصي در آب‌راه تنگه هرمز برخوردارند، مورد بحث دولت‌های بريتانيا، ايران و شيوخ منطقه بوده است امّا از آن‌جا كه تمام مدارك، شواهد و اسناد تاريخي و حتي قومي، بر مالكيت ملّي و رسمي ايران بر اين جزاير صحّه مي‌گذارند، همواره چه در برخورد‌هاي قدرت‌مندانه و صوري و چه در مباحث حقوقي و بين‌المللي، بر حق بودن ادعا و خواست ملت و ميهن ما به ثبوت رسيده است، از آن‌جا كه به تازگی نيز اجانب جهت پيش‌برد مقاصد جهاني خود، دوباره پرونده‌ی چند و چون حق مالكيت بر اين جزاير را از بايگاني تاريخ بيرون كشيده و قصد گَرته‌برداري از آن دارند، بايد به روشنی اعلام كرد كه اين دم و بازدم‌هاي مضحك سياسي، غباری است که تنها به چشم خودشان خواهد رفت.

گفت‌وگو با دكتر محمد‌علي اسلامي نُدوشن

من هرگز ايران را از ياد نبرده‌امگفت‌وگو با دكتر محمد‌علي اسلامي نُدوشن اشاره: هنگامي كه به كارنامه و كاركرد اهل قلم، در حوزه مفاهيمي چون فرهنگ، مليّت، قلم و آزادي، در چند دهه‌ی اخير به ويژه از دهه‌ی چهل به اين سو مي‌انديشم، بي‌هيچ‌گونه پيش‌داوري، از ميان اهل قلم پيشكسوت، نام دكتر اسلامي ندوشن (به عنوان مؤلف اثر‌گذارترين مقولات پیرامون مسايل معاصر) از منزلت و سلامت خاصي برخوردار است. اديب و صاحب انديشه‌اي كه بنا به همان توان تعادل هميشگي كه مي‌بايد در وجود و روان هر ايراني متفكري به مفهوم «آزاده» آن بيابيم، با درك نياز‌هاي زمان خود، به دور از هر نوع تعصب، تنگ‌نظري و خودخواهي، معضلات اجتماعي انسان معاصر ميهن خود را بر اساس موازين عقل و انديشه مطرح كرده است و همواره در ارائه‌ی انديشه‌ها و وقايع نوين فرهنگي و طرح و ارائه پيشنهادهای كارساز و مؤثر، پايي پيش‌تر، دستي تواناتر و ذهن و خلاقيتي پوياتر داشته باشد.

گفت‌وگو با دكتر عباس زرياب‌خويي

گفت‌وگو با دكتر عباس زرياب‌خويي «سنت‌شكن» بدعت گذار و نوآور است ● ...آرام، خوش‌رو، بي‌تكلّف و پدرانه، از ما استقبال كرد، و ما بعد از حال و احوالي كه معمول است، مقدمات مصاحبه را مهيا كرديم، خواستم ضبط صوت را هر چه بيشتر به استاد زرياب نزديك‌تر كنم، اتاق يك پريز داشت، بالاي رادياتور و رادياتور در اين سرما، زمهرير و سرد بود، به هر تقدير سكوت با سوالي ساده شكست و از استاد خواستم تا اجمالي از مسير زندگي علمي خود را در حوزه و دانشگاه بيان كنند. يك لحظه به زاويه‌ی ديوار خيره شد، احساس كردم منتظر سوالي عمومي در باب ادبيات و فلسفه بوده است امّا خيلي ساده شروع كرد:

گفت‌وگو با استاد محمود فرشچيان

حافظه رنگ‌ها و زيبايي زوال ناپذير  - بيا برويم رويا ببينيم گفت‌وگو با استاد محمود فرشچيان اشاره: در جامعه فرهنگي و هنري معاصر، كمتر كسي است كه با نام استاد محمود فرشچيان آشنا نباشد. در باشد یا نباشد، مكاتب عديده طراحي و نقاشي، محمود فرشچيان به عنوان سفير هنري يك ملت به دبستاني از دلدادگي خلاقيت و عشق رسيده است، كه هم اكنون در دايرة‌المعارف هنر جهاني، عنواني درخشان و نامي مانا دارد، اين هنرمند بي‌نظير به تنهايي راه براي نفوذ فرهنگ ملي ما حتي در دل خانه‌ها و تالار‌هاي خصوصي سران سياسي جهان، گشوده است. فرشچيان تاكنون جوايز بين‌المللي بسيار را بدست آورده است و سران بزرگ پنج قاره‌ی زمين، خواهندگان و ستايندگان تابلو‌هاي سحرانگيز اين استاد گوشه‌گيرند. ملكه اليزابت و پرنس فيليپ از بريتانيا، رئيس جمهور سابق آمريكا: جانسون، ژيسكاردستن رئيس‌جمهور فرانسه و امپراطور اكي هيتو رهبر متوفاي ژاپن، صاحب شاهكار‌‌هاي باارزش محمود فرشچيان بوده و هستند.

گفت‌وگو با مسعود بهنود

سياسي نويسم، نه سياسي! گفت‌وگو با مسعود بهنود تنها پديده‌هاي اجتماعي، دموكراسي و موقعيت‌هاي مدني و تاريخي نيست كه گاه در جهان صنعتي روزنامه‌نگاري چون فالاچي را شهره مي‌سازد، در اين ميان نبايد جوهره‌ی خطر كردن و خطرپذيري را از سوي بعضي روزنامه‌نگاران صاحب‌نام ناديده گرفت. در راستاي همين تعريف، نمونه‌ی آن در جهان سوم حسن‌الهيكل مصري است و اين‌جا بي‌آنكه قصد مقايسه‌اي در كار باشد از يكي از روزنامه‌نگاران فعال و خبرساز دهه‌ی گذشته خواسته‌ايم تا ضمن گفت‌وگو، بخشي از رسم و كار و راه و انديشه و سرنوشت قلم خود را با ما در ميان بگذارد: مسعود بهنود!

گفت‌وگو با محمود دولت‌آبادي بعد از بازگشت از سفر آمريكا و كانادا

اين زمان نيست كه در ما مي‌گذرد تا به روزان و شبانش تقسيم كنيم؛ اين ماييم كه از هزارتوي زمان به لايه‌هاي پيري و پختگي مي‌رسيم، خوشا او كه رد پاي خويش را بر كالبد دواير زمان نقش مي‌زند تا به اثبات غلبه‌ی انسان بر ذات زمان و بر همه زمان‌ها دست يازد. و اين قافله سپنج چه ساده مي‌گذرد، انگار همين دوش بود، يا شايد هزاره‌اي پيش‌تر كه پي رديف و شماره صندلي خود در سینما بودم. نشستم، فيلمي ميان همه‌ی فيلم‌هاي همان سال‌ها، امّا نو، نامتعارف: گاو را ديدم، ذهن ساعدي، زبان مهرجوئي، و روزگار لال! كه تنها در يكي دو صحنه‌ی كوتاه، چهره‌اي پيراموني (سياهي لشكر روشن‌انديش) آمد و رفت، چهره‌اي كه آن ايام نه امكان باورش بود و نه مجال انديشه بدان باور كه روزي شايد اين رخسار حاشيه‌نشين از لابيرنت سايه‌گستر زمان، به سوي متني روشن و انكارناپذير رشد خواهد كرد و در سيطره‌ی خلاقيت و حيطه‌ی همزاد و همشيره‌ی سينما، يعني رمان، سراينده‌ی عظيم‌ترين ترانه‌ی تراژيك معاصر پارسي مي‌شود.

گفت‌و‌گو با محمد‌رضا درويشي و ابراهيم زال‌زاده درباره آهنگ «زمستان»

«زمستان» تلخ و يخ‌زده و يك موسيقي خاكستري گفت‌و‌گو با محمد‌رضا درويشي و ابراهيم زال‌زاده درباره آهنگ «زمستان» در همان روزها كه تهران به سوگ اخوان‌ثالث نشسته بود باخبر شديم كه محمد‌رضا درويشي و شهرام ناظري بر اساس شعر «زمستان» او قطعه‌اي ساخته‌اند كه مجوز ضبط و پخش نوار آن به وسيله‌ی سازمان انتشاراتي ابتكار، از سوي وزارت ارشاد اسلامي صادر شده است. درويشي، فارغ‌التحصيل رشته‌ی آهنگ‌سازي از دانشكده هنر‌هاي زيبا‌ست. در سال 59 به اتفاق جمعي از هنرمندان كانون موسيقي «چنگ» را داير كرده و چندي نيز با سيماي جمهوري اسلامي، در زمينه‌ی آهنگ‌سازي براي فيلم همكاري داشته است. درويشي را اهل موسيقي، علاوه بر استعداد خوب آهنگ‌سازي به پژوهش‌گري و تحقيقات در اين زمينه مي‌شناسند. آنچه مي‌خوانيد، حاصل گفت‌و‌گوي يك از همكاران دنياي سخن با او و ابراهيم زال‌زاده‌ی روزنامه‌نگار و در اين سال‌ها، مدير انتشارات ابتكار است. دل‌مان مي‌خواست با شهرام ناظري هم به صحبت مي‌نشستيم كه متأسفانه دسترسي نيافتيم و به فرصتي ديگر ماند.
گفت‌وگو با مرتضي كاخي در دنیای سخن شماره 78

گفت‌وگو با مرتضي كاخي در دنیای سخن شماره 78

«مرتضي كاخي»، نامي است كه دست‌کم براي من ياد‌آور خاطره و اخلاق شادروان مهدي اخوان‌ثالث و زنده‌مانان دكتر شفيعي‌كدكني و محمود دولت‌آبادي است، چنان كه در كنار اين چهره‌ها، ‌گاه رخسار استاد محمد‌رضا شجريان و گاه ديگر شخصيت‌هاي فرهنگي نيز حضوري ماندگار دارند؛ دو نسل پيش‌رو كه اندک‌اندک در دهه‌ی سي خورشيدي به بعد، از خراسان به پايتخت آمدند و هر كدام گوشه‌اي از خيمه‌ی هنر و انديشه معاصر را به دست گرفتند، تا آن‌جا كه مي‌توان گفت بدون وجود چنين بزرگاني، سلسله‌ی فرهنگ، ادب و هنر ما با كاستي چشم‌گيري رو‌به‌رو مي‌شد.
شعر هم شفا دهنده روان است، و هم بيدار كننده وجدان

شعر هم شفا دهنده روان است، و هم بيدار كننده وجدان

در احوال مشير ما: حرف و سخن امروز نيست، از اناجيل پنج‌گانه تا امروز، گاهي كاتبان بزرگ را تنها به نام يك اثر یگانه و منحصر مي‌شناسيم، يعني در واقع اين اثر است كه اسم خالق آن را تداعي مي‌كند و كم نيستند آثاري كه مشهور‌تر از آفريننده‌ی خويش، تاریخ را تصرف کرده‌اند. براي نمونه مي‌توان به دن‌كيشوت اشاره كرد. حيرت‌آور اين كه در جامعه‌ی ما حتي مترجم اين اثر نيز به خاطر همين رمان مشهور شد و تا هنوز هم از شادروان محمد قاضي، به نام مترجم دن‌كيشوت ياد مي‌كنيم و از ميان اثر پنج‌گانه نظامي گنجوي، او را بيشتر در مقام سراينده‌ی خسرو و شيرين مي‌شناسيم و در ميان تجربه‌ی انواع سياق و سلوك شعر، حافظ را به نام غزل، مولوي را به نام مثنوي و خيام را به عنوان رباعي‌سُرا نام مي‌برند، لذا با اشاره به چنين باوري است كه باز اين «شاهزاده كوچولو» است كه دوسنت اگزوپري را نام‌آور كرد، يا شخصيت دون‌خوان است كه كارلوس كاستاندا را نويسنده‌ای جهاني كرده است!
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
بایگانی نوشته‌ها

دنیای سخن

آینه‌ای از فرهنگ معاصر ایران با بیش از پنجاه شماره مجله