در آینه مطبوعات

ای ساکن جان ما آخر تو کجا رفتی...

نوشتن؛ این شوق دیرینه و بی پایان در من امروز سکوت می خواهد و سکون. واج به واج، حرف به حرف و جمله به جمله می خواهند تا همیشه برای نگفتن از این اندوه خاموش بمانند که زندگی دیگر برایم شور ندارد، شعر از کلام رفته و شعوری در جان واژه ها برای بیان این حسرت­ نمانده وقتی نمی توانم از "او" بگویم، نمی توانم او را مفرد شخصی غایب خطاب کنم، وقتی تمام عمر برای دوستدارانت مخاطبی بی همتا بوده ای و همیشه مردم این سرزمین تنها مخاطبان تو بودند، حتی تمام این چند سالی که تو را ندیدیم، حضور داشتی، حالا هم ردّ حضورت را بر زندگی­مان می بینیم. می بینیم که بودنت بر ایران و ایرانی، بر شعر و موسیقی، بر زندگی ما می ماند یعنی می مانی!
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

دنیای سخن

آینه‌ای از فرهنگ معاصر ایران با بیش از پنجاه شماره مجله